روز های امتحان و نگرانی های من
امتحان… امتحان… امتحان. باز هم امتحان شروع شده!
اغلب دانش آموزان یا دانشجویان در ایام امتحانات چنان دچار اضطراب، نگرانی و هیجانات ناخوشایند می شوند که برخی از آنان مبتلا به آشفتگی معده، سرگیجه، بی اشتهایی، بی خوابی، حالت تهوع، تپش قلب، ضعف و تنگی نفس می گردند!
خوب! حالا این امتحانات را یک بنده ی خدا، از ما می گیرد و طراح سوال یک انسان است، از جنس خودمان. ما برای کسب موفقیت اینجور خودمان را به آب و آتش می زنیم.
یک نگاه به آزمون الهی بیندازیم. تمام زندگی ما امتحان است. هر ثانیه داریم یک جور امتحان پس می دهیم. چرا برای امتحان الهی به هم نمی ریزیم؟ چرا برای موفقیت در امتحان الهی تلاش نمی کنیم؟ چرا برای امتحان الهی بی خوابی، تپش قلب، ضعف و … به ما دست نمی دهد؟!
آیا از غفلت است؟ یا خیالمان راحت است که همه ی درسمان را خواندیم و قبول شدیم؟ و یا دلیل دیگری دارد؟! نمی دانم.. شما بگویید…
راستش این روزها خودم به خاطر امتحان ها کلافه ام.
به خاطر شرایط بدی که در این ترم داشتم و متاسفانه روی درسم تاثیر گذاشته است. بعضی از درس هایم انبار شده است و دارد به من فشار می آورد، ولی همین فشارآوردن مرا به فکر فرو برده است.
اصلا چرا ایام امتحان ها یک عده نماز خوان می شوند؟ و بعد از امتحان ها بی خیال نماز؟!!!
چرا یک عده فقط موقع امتحان ها خدا، یادشان می آید؟ خیلی بی معرفتی است.
وقتی به دنیا نگاه می کنیم همه چیز امتحان است و ما دائم رد می شویم و اصلا نگران نیستیم.
در امتحان های ترم با استاد صحبت می کنیم که با ما کنار بیاید، آسانتر صحیح کند، برای استاد چاپلوسی می کنیم، حتی گاهی به او نامه ی فدایت شوم می دهیم که عذرخواهی ما را بپذیرد و یا قول می دهیم دیگر تکرار نشود.
اما هنگامی که در امتحان خدا رد می شویم چه کار می کنیم؟!
بعد از قبولی در امتحان ترم یک موفقیت کسب کرده ایم. همین طور گاهی جایزه هم داریم.
مطمئن باشید در امتحان خدا هم جایزه است!
«أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى/ آن ها کسانی هستند که در حقیقت خدا دل هایشان را برای مقام رفیع تقوا آزموده است.»حجرات/آیه3